هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دانشآفرینی و کارآفرینی در بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران بوده است. شیوه این پژوهش بر اساس هدف و ماهیت آن، کاربردی و از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه دانشآفرینی و کارآفرینی در بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران بوده است. شیوه این پژوهش بر اساس هدف و ماهیت آن، کاربردی و از نوع توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 94-93 بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی ساده، 120 نفر به دست آمد. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه دانش-آفرینی نوناکا(1983) و کارآفرینی بدری و همکاران(1385) بوده است. پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای دانشآفرینی 793/0 و کارآفرینی 861/0 محاسبه شد و برای بررسی روایی از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آزمون تی تک نمونهای، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد دانشآفرینی و مؤلفههای آن با کارآفرینی رابطه مثبت و معنادار دارد. از بین مؤلفههای دانش-آفرینی، سه مؤلفه اجتماعیسازی، بیرونیسازی و درونیسازی قابلیت پیشبینی کارآفرینی را دارند.
پرونده مقاله
مشارکت فزایندهتر در نوآوری و توسعه تکنولوژی در کنار ماموریتهای آموزشی و پژوهشی، هویت جدیدی است که دانشگاهها در جامعه دانشمحور اتخاذ میکنند. براین اساس دانشگاهها به مثابه نهاد مولد دانش و همچنین به عنوان کارآفرین نقشی اساسی در نوآوری ایفاء میکنند. مقاله حاضر از ط چکیده کامل
مشارکت فزایندهتر در نوآوری و توسعه تکنولوژی در کنار ماموریتهای آموزشی و پژوهشی، هویت جدیدی است که دانشگاهها در جامعه دانشمحور اتخاذ میکنند. براین اساس دانشگاهها به مثابه نهاد مولد دانش و همچنین به عنوان کارآفرین نقشی اساسی در نوآوری ایفاء میکنند. مقاله حاضر از طریق مطالعهای تجربی ضمن توصیف این رابطه، چالشهای پیشروی را در تعامل دانشگاه با صنعت به شیوهای کیفی و با تحلیل دیدگاه دانشجویان دکتری دانشگاه تهران مورد ارزیابی قرار میدهد. نتایج بیانگراین است که در رابطه دانشگاه ـ صنعت، اساسا رابطه منسجم و هدفمندی وجود نداشته و اثری از هویت جدید دانشگاه در ارتباط با صنعت دیده نمیشود. این رابطه در بهترین حالت از نوع مدل سوسیالیستی است. فقدان نیازهای متقابل دوسویه یعنی «عدم احساس نیاز در صنعت برای ارتباط با دانشگاه» و همچنین «فقدان انگیزه در دانشگاه برای ارتباط با صنعت» دیدگاهی است که دانشجویان دکتری در مورد عدم شکلگیری ارتباط مناسب بین این دو نهاد دارند.
پرونده مقاله